محمدجواد فتحی؛ شهره پیرانی؛ اکبر غفوری
چکیده
یکی از مسائل محوری در گسترۀ پرتنش و بحرانی غرب آسیا، تأثیر پنداره و فرض تنهایی راهبردی بر اهداف، انگیزهها، و راهبردهای منطقهای نخبگان تصمیمساز جمهوری اسلامی ایران است. پرسش اصلی پژوهش این است که «چرا جمهوری اسلامی ایران، دچار تنهایی راهبردی شد و برای برونرفت از این تنهایی از کدام دکترینها بهره گرفته است؟» فرضیه پژوهش ...
بیشتر
یکی از مسائل محوری در گسترۀ پرتنش و بحرانی غرب آسیا، تأثیر پنداره و فرض تنهایی راهبردی بر اهداف، انگیزهها، و راهبردهای منطقهای نخبگان تصمیمساز جمهوری اسلامی ایران است. پرسش اصلی پژوهش این است که «چرا جمهوری اسلامی ایران، دچار تنهایی راهبردی شد و برای برونرفت از این تنهایی از کدام دکترینها بهره گرفته است؟» فرضیه پژوهش این است که «تغییر نظام از پهلوی به جمهوری اسلامی سبب شد که ایران ازیکسو، درعمل بهجز سوریه، متحد دولتیِ قدرتمند و پایداری نداشته باشد و ازسویدیگر، جبههای از متحدان درونمنطقهای و فرامنطقهای، کشور را محاصره کنند. همین مسئله سبب شده است که اهداف و راهبردهای منطقهای ایران بر این ایده استوار شود که راهکار مقابله با تصور تهدید ناشی از تنهایی راهبردی، بازدارندگی درونزا همراه با نقشآفرینی برونمرزی برای مقابله با منابع تهدید در خارج از جغرافیای سرزمینی است». یافتههای پژوهش نشان میدهد، اهدافی مانند حمایت از جنبشهای آزادیبخش، حائلسازی در برابر منابع تهدید، مقابله با آمریکا و موازنه با متحدان منطقهای آمریکا، و راهبردهای برجستهای مانند منع منطقهای و ضددسترسی، نبرد نامتعارف زمینی و دریایی، بازدارندگی موشکی کلاسیک و نئوبالستیکگرایی،صنعت پهپاد، الگوی حزبالله و لبنانیزه کردن، اتحادسازی با کنشگران فرامنطقهای، دیپلماسی مذهبی و فرهنگی، نشاندهندۀ تأثیرپذیری مستقیم از انگاره تهدیدآمیز تنهایی راهبردی است که برای برونرفت از این تنهایی و انزوای منطقهای طرح شدهاند. روش پژوهش در این مقاله، کیفی بوده و مراجعه به اسناد کتابخانهای، مبنا قرار گرفته است. مسئلۀ اصلی نیز با رویکرد تحلیلیـتبیینی بررسی شده است.
محمدجواد فتحی؛ عبدالوهاب یوسفی نژاد
چکیده
بحران سوریه بیش از هر کنشگر ِفرامنطقهای منافع فدراسیون روسیه را در معرض تهدید قرار داده است؛ به همین دلیل این کشور در راستای صیانت از منافع خود در منطقۀ استراتژیک خاورمیانه و زیرسیستم مدیترانه درصدد مدیریت تحولات برآمده است. سؤال محوری پژوهش این است که الگوی روسی مدیریت بحران سوریه از چه ویژگیهایی برخوردار است؟ به منظور پاسخ ...
بیشتر
بحران سوریه بیش از هر کنشگر ِفرامنطقهای منافع فدراسیون روسیه را در معرض تهدید قرار داده است؛ به همین دلیل این کشور در راستای صیانت از منافع خود در منطقۀ استراتژیک خاورمیانه و زیرسیستم مدیترانه درصدد مدیریت تحولات برآمده است. سؤال محوری پژوهش این است که الگوی روسی مدیریت بحران سوریه از چه ویژگیهایی برخوردار است؟ به منظور پاسخ به این سوال از مدل نظری مکعب بحرانِ چارلز هرمان و مؤلفههای سهگانه «تهدید»، «زمان» و «آگاهی» بهره گرفته شده است. بحران مذکور کشور روسیه را با مسئله گزینش از میان سه الگوی مدیریت نرمافزاری و مسالمتآمیز، قهری و تهاجمی و هوشمند مواجه ساخته است. در بحران سوریه میزان تهدید موجود علیه ارزشهای اساسی و حیاتی روسیه خفیف بوده و از سوی دیگر زمان زیادی جهت پاسخگویی به تهدیدات در اختیار است و البته میزانی از عدم آگاهی نسبت به پدیدهها و مکان رخ دادن آنها نیز وجود دارد، ازاینرو مطابق مکعب بحران، خوانش فدراسیون روسیه از تحولات سوریه این است که بحران از نوع کند و بطئی میباشد، بنابراین فوریتی جهت اقدامات تهاجمی و قهری نیست. یافتهها نشان میدهد که مقامات روسیه بر اساس نوع استنباط و معنایابی از سه مشخصه اصلی مکعب بحران به این نتیجه رسیدند که الگوی مدیریتِ هوشمندِ بحران با اولویت بهرهگیری از اهرمهای نرمافزاری نتایج بهتری را برای آنها به همراه خواهد داشت. این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از رویکرد توصیفی انجام شده و شیوه گردآوری دادهها نیز اسنادی ـ کتابخانهای بوده است.